ذرات و کائنات همه مرده يا خموش
در احتجاج بود زني يک علم به دوش
قلب جهان به عمق زمين غرق جنب و جوش
آتشفشان قهر خداوند در خروش
هوهوي ذوالفقار علي مي رسد به گوش
در هيبتي ز حيدر کرار زينب است
خورشيد روي قله ي ني آشکار شد
کوچکترين ستاره سر شيرخوار شد
ناموس حق به ناقه ي عريان سوار شد
هشتاد و چهار خسته به هم هم قطار شد
زيباترين ستاره ي دنباله دار شد
در اين مسير نور جلودار زينب است