سلام دوست عزيز
وبلاگ زيبا و پرمحتوايي داريد
خوشحال ميشم به اين حقير هم سري بزنيد
اگر مايل به تبادل لينک بودين خبرم کنيد
اين شعر هم تقديم به مولا
بازهم - صحبت فرداست قرارِ ما ها
بازهم - خير نديديم از اين فردا ها
چقدر پاي همين وعده ي تو پيرشدند
جگر "مادر ها " موي سر "بابا ها
سيزده قرنِ گذشته همه اش فردا بود
پس چه شد آمدنِ آن نفر ِ فردا ها
سيزده قرن، نفسهايِ زمين پرشده از
"
سيزده قرن، تو آنجايي و ما اينجائيم
چه کنم راه به آنجا ببرند اينجاها
خُب بگوئيد بميريد اگر قسمت نيست
ديدن يک نفر از ... يک نفر از آقاها
باز کُرسي زمستاني ما گرم نشد
بازهم سرد گذشتند ، شب يلداها
شاعر:علي اکبر لطيفيان
التماس دعا