سفارش تبلیغ
صبا ویژن




























 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم

 در ایام اربعین فرهنگ ساز حسینی (ع) و درحالی که ملت ایران هنوز در شهادت جوان دانشمندش بهت زده است وهنوز فرزند آن شهید نمی داند بابایش به پابوس ارباب بی کفن رفته است، شاهد بی فرهنگی ها در عرصه ی فرهنگ کشور بودیم.
جنگ نرم گاهگاه رنگ عوض می کند.در مورد اخیر، وقایعی را در عرصه فرهنگی عَلم کرده اند تا جوّ را نا آرام جلوه کنند. پیام تبریک وزارت خارجه آمریکا گواه روشنی است بر نقشه های ایشان.

  سران استکبار بین المللی گویا از حمله موفقیت آمیز به سطل زباله های خیابان های تهران در فتنه 88 ، دل  به این امید بسته است که سطل زباله رذایل انسانی در ایران را هم یکباره آتش بزند تا شاید کسی یا کسانی را متوجه ایران کند و تا زیر نویس کند که ایران اسلامی انقلابی تمام شد!.
آشغال ، آشغال است چه در سطل زباله های خیابان های تهران وچه زباله های انسانی ته نشین شده در ابتذال واره های کشورهای ضد اسلام.
خاصیت آتش این است که چه زباله های سطل زباله ها و چه تفاله های شرافت انسانی را اگر بسوزاند ، نا چار دود خواهد کرد ولی آیا این دود نا مطبوع ماندگار خواهد بود؟

 روشن تر بگویم ؛ برهنه شدن جلوی دوربین ها و هم دست شدن با فاحشه های بین المللی برای ملت ایران همان قدر اهمیت داشت که آتش گرفتن آشغالهای سطل زباله های تهران.

سینما 

لینکهای مرتبط:
1- پیام تبریک وزارت خارجه آمریکا به ا-ف!
2-جایزه سینمایی یا هدیه سرویس‌های اطلاعاتی
3-راز برهنه شدن گ - ف + سند 


نوشته شده در پنج شنبه 90/10/29ساعت 3:20 عصر توسط منتظرالقائم نظرات ( ) |

بسم الله الرحمن الرحیم

 قال رسول الله صلوات الله علیه:
الْمُؤْمِنُونَ عِنْدَ شُرُوطِهِمْ   .... مومنان پای شرایط(قراردادهای) خود می ایستند.1

 گاهی یک شاه کلید برای بازکردن چند قفل متفاوت کافی است و فهم یک موضوع، گره گشای مسائل دیگری می گردد.
و گاهی دانستن و التزام به یک اصل فقهی حلّال بسیاری از ابهامات احکام دینی می گردد.

 در قواعد اصول اسلامی  این قاعده موجود است که: من التزم بشی التزم بشرائطه (هرکس ملتزم به چیزی شد باید به شروط آن نیز ملتزم شود.) و در حدیثی نبوی هم داریم: المومنون عند شروطهم ؛  مومنان پای شرایط(قراردادهای) خود می ایستند.(ر.ک.1)

 با توجه به این اصل مهم یکی از شاه کلیدهای فقهی این است که :
مخالفت با قوانین وضع شده ی هرکشور که تابعیت آن کشور را داریم  حرام است.
پس
مخالفت با قوانین وضع شده ی جمهوری اسلامی ایران نیز حرام بوده و بالطبع مستوجب عذاب الهی خواهد شد.

بنابراین هر کاری که بر اساس قوانین موضوعه ،غیرقانونی باشد از نظر شرع مقدس اسلام نیز مردود و حرام تلقی می شود.
مثال شفاف وجالبی که در این باب می توان از آن الگوبرداری کرد مربوط می شود به سالهایی که حضرت امام خمینی رحمة الله علیه در فرانسه بودند. یکی از قوانین فرانسه این بوده که در خیابان ذبح حیوانات ممنوع است . از قضا یکی از نزدیکان حضرت امام گوسفندی را برای حضرت امام ذبح می کنند که حضرت امام خمینی بعد از متوجه شدن این موضوع  ناراحت شده و می فرمایند ما تا زمانی که در فرانسه هستیم ملتزم به قوانین این کشور هستیم و حتی ایشان از خوردن آن گوشت امتناع می کنند.

 لذا با به کارگیری این شاه کلید مهم فقهی و در نظرداشتن فلسفه ی آن، ابهاماتی چون چرایی حرمت خرید و فروش و استفاده از ماهواره ، چرایی وجوب رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی مانند توقف پشت چراغ قرمز وصحبت نکردن با تلفن همراه هنگام رانندگی ، چرایی حرمت تقلب و بسیاری از چراهای فقهی دیگر پاسخ داده خواهد شد.

 کلام آخر این پست: خاطره ای نقل شده در مورد سیره عملی شهید دکتر محمد علی رهنمون (شادی روح شهدای اسلام صلوات عنایت بفرمایید) :
... با محمد داشتیم می رفتیم جایی. پیچیدم توی خیابان یک طرفه. زد روی پام و گفت: " داری گناه می کنی ها. توی قانون جمهوری اسلامی یک طرفه رفتن ممنوعه. قانون رو رعایت نکنی، گناه کرده ای؛ عین اینه که نمازت قضا بشه. هیچ فرقی هم نمی کنه".

 پی نوشت:
1-َتهذیب‏الأحکام  جلد 7    صفحه 371    31- باب المهور و الأجور و ما ینعقد  


نوشته شده در جمعه 90/10/16ساعت 5:49 عصر توسط منتظرالقائم نظرات ( ) |

بسم الله الرحمن الرحیم

کل یوم عاشوراء و کل ارض کربلاء 

گاهی اوقات ابعاد حوادث به قدری وسعت دارند که در لفظ نمی گنجند و ذهن توانایی تصور آن را ندارد.
گاهی اوقات برخی حوادث زمان زیادی می طلبند تا همه ی جوانب آنها در پهنه ی تاریخ قابل درک و هضم شوند.

حادثه ی عاشورا در تاریخ هضم نشد و چون هضم نشد فراموش نشد. و چون فراموش نشد سیه دلان سعی کردند تا آثار آن را محو کنند.

حادثه ی نهم دی(حادثه بود چون کسی تصور نمی کرد چنین تجمع عظیم و خودجوش مردم عاشورایی یکباره ایجاد شود) در بسیاری از جوانب از جنس عاشورا بود و یک جنبه ی تشابه قیام عاشورائیان نهم دی به عاشورای کربلا این بود که قیام آنها هم به راحتی قابل هضم در تاریخ نیست ( و دیده ایم هرکس خواسته پیام آن را روشن بیان کند در همین زمان دچار مشقت شده است 1 ) و چون قابل هضم نیست به راحتی فراموش نشد و چون فراموش نشد سیه دلان تلاش دارند آثار آن را محو کنند ، چه این اثر نماد نهم دی در خیابان باشد ، چه نشریه ای به نام نه دی یا ...
کلام آخر اینکه پیام اصلی قیام نهم دی را کسانی درک کردند که خود را به این آوردگاه قیام عاشوراییان علیه سفیانیان رساندند.

نهم دی 

 

پی نوشت:

1- تندیس 9 دی را چه کسی ربود؟  


نوشته شده در شنبه 90/10/3ساعت 12:58 عصر توسط منتظرالقائم نظرات ( ) |

بسم الله الرحمن الرحیم





از نگاه جمعیت شناسان و جامعه شناسان یکی از مهمترین عوامل پیشرفت و توسعه ی جامعه ، عامل افزایش جمعیت است.



نگاهی به کشورهای پیشرفته و درحال  توسعه رابطه ی مستقیم پیشرفت جامعه با رشد جمعیت را نمودار می سازد. برای مثال کشور پیشرفته ای مثل آمریکا حدود 300 میلیون نفر جمعیت دارد و یا برزیل حدود 204 میلیون نفر و ژاپن حدود 128 میلیون نفر جمعیت دارد. در حالیکه در مقابل کشورهای با جمعیت خیلی کم در واقع محکوم به زوال هستند و با کوچکترین زلزله ی سیاسی از بین می روند.
اینها همه در حالی است که گفته می شود ایران ظرفیت و پتانسیل حدود 150 میلیون نفر جمعیت و بلکه بیشتر را دارد.



علمای اسلامی هم این ضرورت را به خوبی درک کرده و درخصوص آن هشدارهایی داده اند. از جمله ابراز نگرانیهای رهبرمعظم انقلاب و دیدگاه آیت الله سبحانی که میفرمایند: بهترین کمک (برای تقویت جامعه ی اسلامی در مقابل کفار و دشمنان) فرزند است و این شعار ضدقرآنی و باطل که «اولاد کمتر، زندگی بهتر» را ترک کنید...این شعار خلاف قرآن است و از یهود آمده و در مغز مسئولین قبلی بوده و پخش شده است.



صرفنظر از اینکه گفته می شود لزوم کاهش جمعیت در دوره ای وجود داشته است و ادامه آن به اشتباه به درازا انجامیده است اما با تکیه بر سخن این عالم بزرگ باید گفت شواهد هم نشان می دهند که جدیدترین طرحهای استعماری با شعار کاهش جمعیت در ایران کلید خورده است.سخنان برژینسکی نیز شاهد بر این مدعاست که گفته است :" از فکر کردن به حمله ی پیشدستانه علیه تأسیسات هسته ای ایران اجتناب کنید و یک بازی طولانی مدت را انجام دهید چون زمان، آمارهای جمعیتی و تغییر نسل در ایران به نفع رژیم کنونی نیست".
تحرکات دشمن در خصوص ترویج فرهنگ کاهش جمعیت خانواده های ایرانی و نه غربی حداقل 2سوال را به ذهن هر ایرانی فهمیمی خطور میدهد که:

اولا سازمان ملل به 2 کشور بیش از همه در مسئله کنترل جمعیت کمک کرده ، یکی هندوستان فوق یک میلیاردی و دیگری ایران چندده میلیونی! و سوال اینجاست که سازمان مللی که هیچ جا نفعش به ایران نمی رسد و هیچگاه از حقوق ملت ایران دفاعی نمیکند چه شده که در این مسئله بخصوص ایران را در صدر کمکهای خود قرار داده؟!



دوما علیرغم پیشرفتهای حیرت انگیز ایرانیان در زمینه های مختلف از نانوتکنولوژی و شاخه های علم پزشکی گرفته تا ساخت رباتها و غیره و غیره و با وجود هزارها هزار مقاله ی مفید و برتر پژوهشگران و اساتید ایرانی در زمینه های متفاوت، چه می شود که استادی از ایران که داب سازمان ملل را در خصوص ضرورت کاهش جمعیت ایران دنبال میکند جایزه ی "جمعیت شناسی" را می برد و از او به خاطر ایران دوستی اش تقدیر ویژه می شود؟!



خانواده ی پرجمعیت خانواده با نشاط



اما یکی از توجیهات فرزندنیاوری! این است که تربیت فرزند مشکل است و کیفیت تربیت مهمتر است و همینطور مشکلات اقتصادی خانواده ها کفاف جمعیت زیاد را نمی دهد.



از دو دیدگاه می توان به این قضیه پاسخ گفت .اول آنکه طبق آماری که ازسوی مسوولان رده بالای کشور داده می شود معمولا نخبگان جامعه از بین خانواده های پرفرزند هستند و می بینیم که مشکلات فرهنگی مختلف از جمله افسردگی ، بی اخلاقی ، توقعات بالا و همینطور سایر مشکلات اجتماعی و .. که اخیرا دامنگیر جوانان کشور ما شده معمولا در خانواده های کم فرزند پیش می آید.
دوم آنکه عالمی می فرمودند شما اگر نگران رزق و روزی فرزندان هستید باید گفت خداوند خود رزق و روزی بندگانش را متکفل شده است ، شما چرا ناراحت هستید؟! و اگر نگران تربیت فرزندانتان هستید به شما می گویم بچه ها خودشان تربیت شده ی خدایی هستند، شما بی تربیت شان نکنید!




علاوه بر تمام آثار و فواید فرهنگی مثبتی که فرزندآوری و افزایش جمعیت خانواده برای خانواده و جامعه دارد  ازجمله شادابی و نشاط خانواده ، کاهش مشکلات فرهنگی و ... ، یکی از آرامش بخش ترین اثرها این است که فرزند نیک و صالح و ذریه ی او "صدقه جاریه" ای است که بعد از مرگ می تواند همچنان جریان داشته باشد و خیر و ثوابش همچنان به ما برسد.






********
پی نوشت:

1.الکافی     جلد6    صفحه 2    باب فضل الولد .....
2. تحلیل جالبی از این خبر در رسانه ها منتشرشده است که مطالعه شان بی شک خالی از لطف نیست.
3. مطلب دیگری 2سال پس از این تاریخ نگاشته ام به این آدرس: http://saboo1.parsiblog.com/Posts/38/ مطالعه اش ان شاءالله خالی از لطف نخواهد بود.


نوشته شده در چهارشنبه 90/4/8ساعت 1:48 صبح توسط منتظرالقائم نظرات ( ) |

بسم الله الرحمن الرحیم

استاد شهید مطهری

ما علاوه بر همه ی مقررات و دستورهایی که داریم که باید تهذیب نفس کنیم ، باید خداشناس باشیم ، نماز بخوانیم ،...، علاوه بر همه ی این دستورها ما باید وقتی که زندگی می کنیم یک نوع برداشتهای دیگری هم در زندگی داشته باشیم که در آن برداشتها عملا داریم می گوییم من مسلمانم ، 

این برداشتها در لباس ما باید ظاهر باشد ،

در قیافه ی ما باید ظاهر باشد ،                                                      

در مجالس ما... ،

در شروع ما به کارها ...،

در نامگذاریهای ما برای بچه های خود ، ....، ... در همه ی شئون زندگی ما باید ظاهر باشد . یعنی خانه ی من باید بگوید من خانه ی یک نفر مسلمانم.... (استادمطهری ؛کتاب پانزده گفتار ؛ ص 179)

یا ما باید مسلمان باشیم و شعارهای اسلامی را که اعلام وابستگی ما به اسلام است حفظ و نگهداری کنیم و یا باید از اسلام استعفا بدهیم.

 از دست دادن تدریحی شعارها باعث می شود که بعد خود محتوا را از دست بدهیم. (استاد مطهری ؛ کتاب پانزده گفتار ؛ ص186)

 

********* 
پ.ن:
از بین شعارهای اسلامی که در کتاب پانزده گفتار از استاد ذکر شده در مورد اسمهای مذهبی در این پست و در مورد بسم الله الرحمن الرحیم و سلام علیکم در این پست صحبت شده است. 

 


نوشته شده در پنج شنبه 90/2/29ساعت 11:36 عصر توسط منتظرالقائم نظرات ( ) |

بسم الله الرحمن الرحیم

حجرات// 53

- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
یا ایها الذین آمنوا لا تدخلوا بیوت النبی إلا أن یُؤذَنَ لکم ...
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

مادر !

همه می دانند که تو اجازه ندادی

اما ...

ریحانه النبی

آب ، بسوزد دلت

خاک ، شود خاک عزا بر سرت

باد ، پریشان شوی

چشم ! الهی که بباری فقط

پیش نگاه شما ، ... مادر خورشید سوخت

یا فاطمه الزهرا


نوشته شده در یکشنبه 90/1/28ساعت 4:5 عصر توسط منتظرالقائم نظرات ( ) |

بسم الله الرحمن الرحیم

در هر امر معقولی سیر و مسیر حرکت ، به سمت بهترین گزینه هاست. به جرات می توان گفت تمامی مکاتب اسلامی، مغز و خمیرمایه اسلام را در مکتب اهل بیت می یابند.مکتبی که از عدالت علوی تا  قیام حسینی و علوم جعفری و انتظار مهدوی (علیهم السلام)بهترین گزینه برای بیداری مسلمانان خفته در مکر شیاطین انسی و جنی هست.

گرایش پیروان مکتبی به دیگرمکاتب تا یک درصدی طبیعی و عادی است اما اگر این گرایش از حدمشخصی بیشتر شود نشان می دهد نکته ای در پس این قضیه وجود دارد بخصوص اگر گروندگان از علمای آن مکتب باشند.

با این دید می خواهیم تعداد گروندگان از مکاتب مختلف به مکاتب دیگر را بررسی کنیم.

گرایش ادیان دیگر مثل مسیحیت به اسلام به حدی افزایش یافته که واتیکان نیز رسماً اعلام کرده است که اینک جمعیت مسلمانان در جهان،از جمعیت کاتولیک‏ بیشتر شده و در ظرف 5 الی6 سال دیگر اسلام بزرگ‏ترین دین جهان خواهد بود.(+)

در مقابل مسیحیت هم با وجود هزینه های هنگفت سعی در جذب مسلمانان به دین خود دارد. این فکر را می توان در پدیده ی مسیحیت تبشیری بررسی کرد که معمولا فعالیتهایشان در مرزهاست یا اینکه از میان افراد اپوزیسیون است که در کل خروجی قابل توجهی ندارد تا آنجا که میانگین رشد مسیحیت در کشورهای اروپایی 1.38 درصد و در کشورهای غیراروپایی مثل آمریکا و کانادا 1.6 درصد است و این در حالی است که جمعیت‏شناسان و کارشناسان آمار معتقدند که اگر رشد جمعیت یک کشور در 25 سال متوالی کمتر از 2.5 درصد باشد نجات فرهنگ و تمدن آن کشور امکان‏پذیر نخواهد بود و برخی سازمان های مسیحی می‏گویند که نوادگانشان فرهنگ آنها را نخواهند دید بلکه آنها در جوامع اسلامی چشم به جهان خواهند گشود.(+)

اما از نگاه درون دینی گرایش اهل سنت به شیعه بخصوص در بین علمای آن تا حدی زیاد بوده است که حتی روزنامه ی گاردین در مقاله ای می نویسد: "شیعیان که 15 درصد کل مسلمانان جهان را تشکیل می دهند، مطمئنا کمتر میل به گرایش به مذهب تسنن از خود نشان داده اند و برعکس، گرایش به شیعه در میان سنی مذهب ها رشد بارزی داشته و این همان چیزی است که باعث ترس رژیم های سنی مذهب خاورمیانه شده است."
(+)

نمونه هایی از هدایت یافتگان از بزرگان و علمای اهل سنت به مذهب حقه ی شیعه را می توانید در این لینک از وبلاگ دیگرم (
+) مشاهده بفرمایید که این بزرگواران بعد از تشرف به مکتب شیعه کتابهایی در این زمینه نوشته اند یا در مناظره هایی که ترتیب داده اند سعی در جذب افراد به مکتب برحق شیعه داشته اند.

 آنگاه هدایت شدم بنور فاطمه اهتدیتلقد شیعنی الحسین


نکته جالب توجه اینکه در مقابل وقتی بررسی میکنیم که ببینیم از مکتب شیعه چه کسانی و چه درصدی به مذهب اهل تسنن گرویده اند مشاهده می کنیم نه تنها از علمای شیعی شخصی نام برده نشده بلکه حتی تعدادی که در سایت العقید? اهل سنت به عنوان گرونده از مکتب شیعه به مکتب اهل سنت نام برده شده اند نه تنها نام آنها حتی صحیح نوشته نشده و اضافه ی القابی مثل سید و ... به اسامی این بزرگواران اضافه شده که بلکه بدون نام بردن یک کتاب یا دستخط یا صحبتی از این بزرگواران ادعا شده که به مکتب اهل تسنن گرویده اند حال آنکه طبق بررسی های مدیریت این وبلاگ:(
+) که خود از پژوهشگران دینی-قرآنی هستند بعضی از افراد ادعا شده حتی در وصیت نامه شان قبل از مرگ یادآور شده اند که باایمان بر اهل بیت علیهم السلام از دنیا می روند اما این سایت اسم ایشان را بعد ها به عنوان گرونده به مکتب اهل سنت درج کرده است.

لینک مرتبط:
کلیپی از مفتی سنی سوریه در مورد حقانیت شیعه -حجم:2مگابایت


نوشته شده در یکشنبه 89/11/3ساعت 12:7 صبح توسط منتظرالقائم نظرات ( ) |

بسم الله الرحمن الرحیم

هر ملتی برای شروع کار خودش شعاری دارد، شعار ملت اسلام هم توحید است؛ «بسم‎ا... الرحمن الرحیم» شعار مسلمان است...

حال بعضی افراد درجه دوم این شعار را می نویسند : به نام خدا . البته این کار خوبی است ، با نام خدا شروع شده ، اما این مطلب را بدانیم که خود جمله ی بسم الله الرحمن الرحیم شعار است. ما خود این جمله را باید زنده نگه داریم ...

... من در دلم آرام بگویم بسم الله الرحمن الرحیم کسی نفهمد ، شعار نیست ؛ بلند بگوییم ؛ بلند گفتن است که اثر دارد.1


(علامه شهید مطهری ، پانزده گفتار ، ص183)


*********


1-البته در کنار ذکر مطلب فوق در همین کتاب پانزده گفتار ، حضرت علامه شهیدمطهری درمورد این مطلب که بسم الله الرحمن الرحیم در دل خود شعار توحیدی هم دارد و یک مسلمان شروع همه ی کارهای مهم و غیرمهمش باید با "بسم الله الرحمن الرحیم" باشد فرمایشاتی دارند که توصیه میکنم مراجعه بفرمایید و استفاده کنید.

 gol- mohammadi

 سلام [به تنهایی] سلام نیست ، [باید گفت:] سلام علیکم . خجالت هم نباید کشید ، شجاعت و عرضه و شخصیت باید داشت ، با صدای بلند باید گفت : سلام علیکم .

در اسلام ، افشای سلام ، یعنی بلند سلام کردن، سنت است.

(علامه شهیدمطهری ، پانزده گفتار ، ص214)


نوشته شده در جمعه 89/10/17ساعت 4:43 عصر توسط منتظرالقائم نظرات ( ) |

الکافی جلد1 صفحه42 باب النهی عن القول بغیر علم ..... أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَال لِلْعَالِمِ إِذَا سُئِلَ عَنْ شَیْ‏ءٍ وَ هُوَ لَا یَعْلَمُهُ أَنْ یَقُولَ اللَّهُ أَعْلَمُ وَ لَیْسَ لِغَیْرِ الْعَالِمِ أَنْ یَقُولَ ذَلِک‏  

حضرت امام جعفر صادق علیه السلام می فرمایند: بر شخص عالم لازم است که زمانیکه از او در مورد مطلبی سوال می شود که پاسخ آن را نمی داند ، بگوید "الله اعلم" ولی غیر عالم (چه جواب را بداند یا نداند) نباید (حتی) این را بگوید.(یعنی غیر عالم حتی حق گفتن خدا داناتر است را هم ندارد چون اصالتا نباید اصلا از او سوال شود و باید به عالم ارجاع دهد).

  سخن در باره ی سخنی است که شخصی درباره ی مسائل غیر تخصصی خود گفته است. در ابتدا باید بگویم هرکسی هرچه را که بگوید ما ملزم به نقد او نیستیم اما گاهی سخن از کسی نقل می شود که اولا دارای پست و مقام در این کشور است و ثانیا خود را دانا و عالم می داند و ثالثا با گفته های خود به تمام انباشته های علمی ثابت شده و مسلم علما کنایه می زند و رابعا همواره اشتباه خود را تکرار می کند.

جناب آقای اسفندیار مشایی در یک سخنرانی در جمع هنرمندان استان مرکزی صحبتهایی را بیان داشته است که در نگاه اول مراجعه کننده به آن فکرمی کند که گوینده شخصی است که سالیان سال نشسته و در مباحث نظری و علمی عرفان غور کرده است! درحالیکه این شخص مدرکی جز مدرک فنی و مهندسی ندارد و در ادامه سخنانش نیز وزنه ی علم و دانش او در مباحث  فقهی روشن می شود؛
فتنه مشایی
«اگر موضوعی را بگویم می‌گویند کفر گفت؛ ولی بعضی موسیقی را درک نمی‌کنند و نمی فهمند و می‌گویند موسیقی حرام است.»

 

آقای مشایی با گره زدن فهم فنی و مهندسی خود به عرفان و جادادن آن در هنر و در نهایت متهم کردن فقها به نفهمی ، بیت الغزل اندیشه های خود را با توهین به فقاهت 1400ساله سروده است!

باز تاکید می کنم که این گفته ها و اندیشه ها اگر مبنای عمل و دستور کار در سیستم اداری کشور قرار گیرد از همین حالا باید زنگها را به صدا در آورد تا مانند دوران خاتمی بعد از 8سال متوجه اشتباه خود در میدان دادن به افراد نادان نشویم.


نوشته شده در پنج شنبه 89/10/2ساعت 12:17 عصر توسط منتظرالقائم نظرات ( ) |

در مساله حج وارد است که اگر کسی مستطیع بشود و هیچ عذر شرعی نداشته باشد.... و در عین حال به حج نرود و نرود تا بمیرد، چنین کسی هنگام مردن، مسلمان از دنیا نخواهد رفت.
فرشتگان الهی میایند و به او می گویند: « مت ان شئت یهودیا و ان شئت نصرانیا»؛ تو که این رکن اسلامی را به جا نیاورده ای ، حالا مخیر هستی ، می خواهی یهودی بمیر ، می خواهی نصرانی بمیر ، تو دیگر نمی توانی مسلمان بمیری!
(استادشهیدمطهری، آزادی معنوی ص73) 

اما آیا هرگونه حجی ، فلسفه ی زیبای حج را در دل خود دارد؟؟!

شخصی می‏گوید : با امام زین‏العابدین (ع) در صحرای عرفات بودیم . از آن بالا که نگاه کردم ، دیدم صحرا از حاجی موج می‏زند . به امام عرض کردم‏  ما اکثر الحجیج الحمد لله چقدر امسال حاجی زیاد است . امام فرمود : " 
« ما اکثر الضجیج و اقل الحجیج » "
چقدر فریاد زیاد است و چقدر حاجی کم است !
آن شخص می‏گوید من نمی‏دانم امام چه کرد و چه بینشی به من‏ داد و چه چشمی را در من بینا کرد که وقتی به من گفت حالا نگاه کن ، دیدم‏ صحرایی است پر از حیوان ، یک باغ وحش‏کامل که فقط یک عده انسان هم در لابلای این حیوانها دارند حرکت می‏کنند ! فرمود : حالا می‏بینی ؟ باطن قضیه‏ این است.(شهیدمطهری، انسان کامل)

 بی شک حاجی ای که در عرفه حضور پیدا می کند و عمق معنا و معنویت عرفه را درک نمیکند و سعی باطل و دنیایی بین صفا و مروه می کند و فلسفه اش را نمی داند و طواف کعبه می کند و معنویتش تکان نمی خورد حاجی نشده!
"حج" آنگاه حقیقت معنایش که "قصد" است را خواهدیافت که مقصود واقعی را و عرفان واقعی را در این دوران معنوی بتوانی بیابی...
وقتی چاردیوار کعبه را تنها سنگ نشانی قرار دهی تا درک حقیقت دین محمد (ص) و وصال معشوق لایزال و دیدن رخ یار را به وطن سوغاتی ببری...

 مرا به کعبه چه حاجت که چاردیوار است!         طواف کعبه من دیدن رخ یار است...

 حج عرفانی


نوشته شده در جمعه 89/8/21ساعت 2:59 عصر توسط منتظرالقائم نظرات ( ) |

<      1   2   3   4   5   >>   >

Design By : Pichak